۴۶۱ بار خوانده شده

نهانخانه اسرار

بر در میکده از روی نیاز آمده‏ام
پیش اصحاب طریقت، به نماز آمده‏ام

از نهانخانه اسرار، ندارم خبری
به در پیر مغان صاحب راز آمده‏ام

از سر کوی تو راندند مرا با خواری
با دلی سوخته از بادیه باز آمده‏ام

صوفی و خرقه خود، زاهد و سجّاده خویش
من سوی دیر مغان، نغمه نواز آمده‏ام

با دلی غمزده از دیر به مسجد رفتم
به امیدی هِله با سوز و گداز آمده ام

تا کند پرتو رویت به دو عالم غوغا
بر هر ذره، به صد راز و نیاز آمده‏ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل طرب
گوهر بعدی:آیینه جان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.