۷۷۲ بار خوانده شده

کعبه دل

تا از دیار هستی، در نیستی خزیدیم
از هر چه غیر دلبر، از جان و دل بریدیم

با کاروان بگویید: از راه کعبه برگرد
ما یار را به مستی، بیرون خانه دیدیم

لبّیک از چه گویید، ای رهروان غافل ؟
لَبیّک او به خلوت، از جامِ می شنیدیم

تا چند در حجابید، ای صوفیان محجوب؟
ما پرده خودی را در نیستی دریدیم

ای پرده دار کعبه، بردار پرده از پیش
کز روی کعبه دل، ما پرده را کشیدیم

ساقی، بریز باده در ساغر حریفان
ما طعم باده عشق، از دست او چشیدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صاحب درد
گوهر بعدی:سرّ عشق
نظرها و حاشیه ها
باران
۱۴۰۰/۸/۹ ۰۰:۵۰

شد مشتبه زکعبه به میخانه راه ما/ای خوشتر از یقین هزار اشتباه ما