هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه خود میگوید و تنها مونس و غمخوار خود را معشوقهاش میداند. او از درد دوری و نگاه معشوق شکایت میکند و تنها تسلی خود را در حضور یار میبیند. شعر با تأکید بر یار بودن معشوق به پایان میرسد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
محرم دل
باز گویم غم دل را که تو دلدار منی
در غم و شادی و اندوه و اَلَم، یار منی
جز گل رویِ توام در دو جهان، یاری نیست
چهره بگشای به رویم که تو غمخوار منی
چشم بیمار تو ای می زده، بیمارم کرد
پای بگذار به چشمم که پرستار منی
محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی
زاری از غمزه غمزای تو، پیش که کنم؟
با که گویم که تو، سرچشمه آزار منی؟
بر گشا موی خم اندر خم و دست افشان باش
به خدا، یار منی، یار منی، یار منی
در غم و شادی و اندوه و اَلَم، یار منی
جز گل رویِ توام در دو جهان، یاری نیست
چهره بگشای به رویم که تو غمخوار منی
چشم بیمار تو ای می زده، بیمارم کرد
پای بگذار به چشمم که پرستار منی
محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی
زاری از غمزه غمزای تو، پیش که کنم؟
با که گویم که تو، سرچشمه آزار منی؟
بر گشا موی خم اندر خم و دست افشان باش
به خدا، یار منی، یار منی، یار منی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گلزار جان
گوهر بعدی:محراب اندیشه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.