۶۱۳ بار خوانده شده

محراب اندیشه

باید از آفاق و انفس بگذری تا جان شوی
و آنگه از جان بگذری تا در خور جانان شوی

طُرّه گیسوی او، در کف نیاید رایگان
باید اندر این طریقت، پای و سر چوگان شوی

کی توانی خواند در محراب ابرویش نماز؟
قرنها باید در این اندیشه، سرگردان شوی

در ره خال لبش، لبریز باید جام درد
رنج را افزون کنی، نی در پی درمان، شوی

در هوای چشم مستش، در صف مستان شهر
پای کوبی، دست افشانی و هم‏پیمان شوی

این ره عشق است و اندر نیستی حاصل شود
بایدت از شوق، پروانه شوی؛ بریان شوی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:محرم دل
گوهر بعدی:غمزه دوست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.