هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دیوانگی ناشی از آن سخن می‌گوید. او از ترس از دست دادن عقل و دین به دلیل عشق به معشوق می‌ترسد و از تأثیرات عمیق این عشق بر جان و روان خود می‌نالد. همچنین، او از ضعف و ناتوانی خود در برابر جذابیت معشوق و مستی ناشی از عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۶

بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را

بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را

در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را

زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را

زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را

من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را

چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.