هوش مصنوعی:
متن شعری است که در آن شاعر از زیباییهای طبیعت مانند گلها، سرو و بوستان سخن میگوید و از عشق و هجران معشوق خود مینالد. او از تلخیهای هجران میگوید اما در عین حال، شکرگزار است و خود را خسرو شیرینزمان میخواند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۶
بشکفت گلها در چمن، ای گلستان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلستان من
حیف است دیدن بی رخت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من
هر طره تو آفتی، هر نرگس تو فتنه ای
گرچه بلای عالمی، از بهر جان من
تلخی که گویی نیست آن از تلخی هجرت فزون
با این همه تلخی خود، شکر فشان من
دانی که هستم در جهان من خسرو شیرین زبان
گر نایی از بهر دلم، بهر زبان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلستان من
حیف است دیدن بی رخت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من
هر طره تو آفتی، هر نرگس تو فتنه ای
گرچه بلای عالمی، از بهر جان من
تلخی که گویی نیست آن از تلخی هجرت فزون
با این همه تلخی خود، شکر فشان من
دانی که هستم در جهان من خسرو شیرین زبان
گر نایی از بهر دلم، بهر زبان من بیا
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.