هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او خود را گم‌شده در راه معشوق می‌داند و از دیگران می‌خواهد که او را جستجو نکنند، چرا که دیگر بازگشتی در کار نیست. عشق او به حدی است که حاضر است رسوایی و درد را بپذیرد و حتی خاک در معشوق را بر خود می‌پسندد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها مناسب نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ عرفانی و رنج‌های عشق نافرجام، نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۴

گم شدم در سر آن کوی، مجویید مرا
او مرا کشت شدم زنده، ممویید مرا

عمری از گم شدنم رفت و نمی آیم باز
چون چنین است، شما نیز مجویید مرا

بر درش مردم و آن خاک بر اعضای منست
هم بدان خاک در آرید و مشویید مرا

عاشق و مستم و رسوایی خویشم هوس است
هر چه خواهم که کنم، هیچ مگویید مرا

خسروم من گلی از خون دل خود رسته
بوی من هست جگر سوز، مبویید مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.