هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلباختگی به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که این عشق او را بیاختیار و مست کرده است. او از رنجهای عشق و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان خود مینالد و اشاره میکند که خیال معشوق حتی در خواب نیز او را رها نمیکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است نیاز به دانش ادبی پایه داشته باشد.
شمارهٔ ۴۴
باز آرزوی آن بت چین می کند مرا
معلوم شد که فتنه کمین می کند مرا
می خواندم گدای خود و گویی آن زمان
ملک دو کون زیر نگین می کند مرا
از من مپرس کز چه دل دوست شد به باد
در وی ببین که بی دل و دین می کند مرا
نه من به اختیار چنین مست و بیخودم
چیزیست در دلم که چنین می کند مرا
آه از تو می کنند همه عاشقان و من
از دست دل که سوخته این می کند مرا
صد منت خیال تو بر خسرو است، از آنک
گه گه به خواب با تو قرین می کند مرا
معلوم شد که فتنه کمین می کند مرا
می خواندم گدای خود و گویی آن زمان
ملک دو کون زیر نگین می کند مرا
از من مپرس کز چه دل دوست شد به باد
در وی ببین که بی دل و دین می کند مرا
نه من به اختیار چنین مست و بیخودم
چیزیست در دلم که چنین می کند مرا
آه از تو می کنند همه عاشقان و من
از دست دل که سوخته این می کند مرا
صد منت خیال تو بر خسرو است، از آنک
گه گه به خواب با تو قرین می کند مرا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.