هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند گذر زمان، مرگ، تقدیر و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر از گردش خورشید و ماه به عنوان نمادهایی از زمان یاد می‌کند و به ناگزیری مرگ و فرود آمدن همه انسان‌ها به خاک اشاره دارد. همچنین، او از رنج‌های انسان و فداکاری سخن می‌گوید و در نهایت، به سیاهی روزگار و ناامیدی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی درباره مرگ، تقدیر و رنج انسان است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند 'رستن گیاه از خون مردم' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۳

آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را
جوید برای خفتن خود خوابگاه را

از عین اعتبار ببینم به گلرخت
زیرا قیاس نیست درازی راه را

ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید
سر راست دار، کج چه نهادی کلاه را

مردم همه نگون شده جستند زیر خاک
قامت ازان نکوست سپهر دو تاه را

چون رستن گیاه ز خونهای مردم است
من خون دهم ز مردم دیده گیاه را

من ماه را طلوع نخواهم به خاک، از آنک
گم کرده ام به خاک رخی همچو ماه را

خسرو چو بخت خویش جهان را کند سیاه
راه ار برون دهد ز جگر دود آه را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.