هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از بیداری شب‌ها، تب غم، و سوزش دل در فراق معشوق می‌نالد. او از بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عشق شکایت دارد و با تصاویری مانند 'ز خون دل وضو ساختن' و 'سجده به سوی معشوق'، عمق درد خود را نشان می‌دهد. در نهایت، شاعر از ناله‌های خود می‌گوید که حتی جان‌ها را به جنبش درمی‌آورد.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عمیق عاشقانه و رنج‌های روحی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۶

من و پیچاک زلف آن بت و بیداری شبها
کجا خسپد کسی کش می خلد در سینه عقربها

همه شب در تب غم می پزم با زلف او حالی
چه سوداهاست این یارب که با خود می پزم شبها

گهی غم می خورم گه خون و می سوزم به صد زاری
چو پرهیزی ندارم، جان نخواهم برد از این تبها

چه بودی گر در آن کافر، جوی بودی مسلمانی
چنین کز یاربم می خیزد از هر خانه یاربها

دعای دوستی از خون نویسند اهل درد و من
به خون دیده دشنامی که نشنیدم ازان لبها

ز خون دل وضو سازم، چو آرم سوی او سجده
بود عشاق را، آری، بسی زینگونه مذهبها

به ناله آن نوای بار بد برمی کشد خسرو
که جانها پای کوبان می جهد بیرون ز قالبها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.