هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و انتظار سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «رخ چو عید» و «دو طفل گریان»، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که در شب عید به او توجه کند و رنج‌های پنهانش را ببیند. در پایان، شعر به شنیدن ندای دل خسته اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۱۰۷

رخ چو عید تو دل برد بهر قربان را
ازین نشاط به یکجا دو عید شد جان را

مرا تو عیدی و از انتظار تو امشب
به دیده آب نبود این دو طفل گریان را

قدم به تهنیت عید رنجه فرمودی
اگر نه من کنم اظهار درد پنهان را

دولب مبند یک امشب به روی من مست
شکر فروش به شبهای عید دکان را

اگر سخن نکنی، گوش کن که می گوید
ز دل خسته جان را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.