هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید. او صحنهای را توصیف میکند که در آن معشوق را مانند ماه بر بام خانه میبیند، با شراب و جام در دست. شاعر با وجود دشنامهای معشوق، همچنان عاشقانه او را میستاید و دلش هوای پایبست او را دارد. همچنین، از جفای روزگار و ناپایداری شرایط شکوه میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی در متن، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسبتر میسازد.
شمارهٔ ۱۰۶
شبی دیدم چو مه بر بام او را
صراحی پیش و بر کف جام او را
دعا می کردم و می نامدش یاد
ز مستی بهر من دشنام او را
نخواهد دل به خود دشنام ازان لب
ز لعل او همین بس کام او را
به دل او را که عشقش خانه سازد
کجا ماند دگر آرام او را
کسی کز عارض و زلف تو گوید
همین بس ورد صبح و شام او را
دلم دارد هوای پای بوست
ببین در سر خیال خام او را
چو برگشتی ز خسرو، کرد پامال
جفای گردش ایام او را
صراحی پیش و بر کف جام او را
دعا می کردم و می نامدش یاد
ز مستی بهر من دشنام او را
نخواهد دل به خود دشنام ازان لب
ز لعل او همین بس کام او را
به دل او را که عشقش خانه سازد
کجا ماند دگر آرام او را
کسی کز عارض و زلف تو گوید
همین بس ورد صبح و شام او را
دلم دارد هوای پای بوست
ببین در سر خیال خام او را
چو برگشتی ز خسرو، کرد پامال
جفای گردش ایام او را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.