هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خسرو دهلوی، با استفاده از استعاره‌های آب و تشنگی، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و جستجوی معنوی او می‌پردازد. شاعر از آب به عنوان نماد حیات، عشق و معرفت استفاده می‌کند و درد فراق و اشتیاق را با تصاویر زیبا بیان می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۱۳

می ریزد ازتری ز تو، ای جان فزای آب
ما تشنه ایم تشنه خود را نمای آب

خاک در تو بر سر و چشم پر آب ماست
پیوسته گر چه خاک شود زیر پای آب

آب حیاتی و نشوی آشنای من
تا چشمهای من نشود آشنای آب

چون در کنار آب خرامی، خیال تو
گویی که هست مردمک چشمهای آب

ای چشمه زلال، مرو کز برای تو
مردم چنانکه مردم آبی برای آب

می نالم و برای تو می ریزم آب چشم
این ناله من است بگو یا صدای آب

آب روان کجا رسد اندر سرشک من
خواهی بپرس ز آب روان ماجرای آب

زین پیشتر به دیده من جای آب بود
اکنون ببین که هست همه خون به جای آب

از آب چشم بنده بگردد، اگر چه هست
سنگین دل تو سخت تر از آسیای آب

بگداختم چو آب و بسودی مرا به دل
کس دل چنین به سنگ نساید به جای آب

اکنون که آب چشم بلا گشت مر مرا
چشم مرا که باز خرد از بلای آب

خسرو ازین سپس نگذارد عنان تو
گو برق بار آتش و گو ابر زای آب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.