هوش مصنوعی:
این شعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای شاعرانه، به توصیف هلال عید، شراب، شفق و طبیعت میپردازد. شاعر با ترکیب عناصر طبیعت و مفاهیم عرفانی، فضایی رؤیایی و شاعرانه خلق میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۴۰
هلال عید جهان را به نور خویش آراست
شراب چون شفق و جام چون هلال کجاست
مگر شراب شفق خورد شب ز جام هلال
که هر گهر که در او بود جمله در صحراست
نگر نثار جواهری که شب کند بر چرخ
هلال خم شد و جنبید، از آنش پشت دوتاست
به نیم دایره ماند هلال در گردش
هزار نقطه ز نقش ستارگان پیداست
شراب شد، به عمل آر مایه عملش
که هم مقاطعه پیکرش بخواهد سوخت
کمر ببند و گره زن به جعد و روشن کن
که کوته است شب و آفتاب در جوزاست
نه دایره ست ز می در میان شیشه که آن
خیال حلقه ای از گوش شاهد رعناست
شراب چون شفق و جام چون هلال کجاست
مگر شراب شفق خورد شب ز جام هلال
که هر گهر که در او بود جمله در صحراست
نگر نثار جواهری که شب کند بر چرخ
هلال خم شد و جنبید، از آنش پشت دوتاست
به نیم دایره ماند هلال در گردش
هزار نقطه ز نقش ستارگان پیداست
شراب شد، به عمل آر مایه عملش
که هم مقاطعه پیکرش بخواهد سوخت
کمر ببند و گره زن به جعد و روشن کن
که کوته است شب و آفتاب در جوزاست
نه دایره ست ز می در میان شیشه که آن
خیال حلقه ای از گوش شاهد رعناست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.