هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر دلدادگی و وابستگی شدید شاعر به معشوق است. او با تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، مانند دزد آویزان از ایوان، زلفهای معشوق را توصیف میکند که هر تار موی آن جانهایی را به خود جذب کرده است. شاعر از بتپرستی نمادین سخن میگوید و در نهایت، درد عشق را به درمانی آویزان تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۳۷۵
دل من به جانانی آویخته ست
چو دزدی کز ایوانی آویخته ست
فدا باد جانها بدان زلف کش
به هر تار مو جانی آویخته ست
چه زنار کفرست هر موی او
که در هر یک ایمانی آویخته ست
بتان را مزن سنگ، ای پارسا
به هر بت مسلمانی آویخته ست
غمم سهل گیرید و مسکین کسی
که در زلف جانانی آویخته ست
زهی دولت صید جانم که او
به فتراک سلطانی آویخته ست
نبینم جهان جز جگر پاره ای
به هر نوک مژگانی آویخته ست
خراشیده باشد دل بلبلی
که در شاخ بستانی آویخته ست
چو خسرو اسیر تو شد رحمتی
که دردی به درمانی آویخته ست
چو دزدی کز ایوانی آویخته ست
فدا باد جانها بدان زلف کش
به هر تار مو جانی آویخته ست
چه زنار کفرست هر موی او
که در هر یک ایمانی آویخته ست
بتان را مزن سنگ، ای پارسا
به هر بت مسلمانی آویخته ست
غمم سهل گیرید و مسکین کسی
که در زلف جانانی آویخته ست
زهی دولت صید جانم که او
به فتراک سلطانی آویخته ست
نبینم جهان جز جگر پاره ای
به هر نوک مژگانی آویخته ست
خراشیده باشد دل بلبلی
که در شاخ بستانی آویخته ست
چو خسرو اسیر تو شد رحمتی
که دردی به درمانی آویخته ست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.