هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق به معشوق، درد فراق، و بی‌کفایتی عقل در برابر عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند فقر، پارسایی، و رضایت به قضا و قدر الهی وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۹۵

با این جمال روی صنم دیدنم خطاست
کایینه مراد نه بهر جمال ماست

درویش بین به کلبه خود می برد هوس
زان شمع کش ملایکه پروانه ضیاست

عقل است و لاف صبر یکی پرده برفگن
تا بنگری که فایده عقل تا کجاست

چشمش برون کشم ز سرش آنکه بیندت
صدق است این مثل که گدا دشمن گداست

هر کس ز باد بوی تو جوید، من آن نیم
ما را همین بس است که این باد از آن هو است

رویم به قبله و دل گمره به سوی بت
باری چرا کنیم نمازی که نارواست

شبهای خویش روز کنم ز آه شب فروز
بد روز چون منی که بدین روز مبتلاست

ضایع مکن دعای خود، ای پارسای وقت
در حق بیدلی که نه در خورد این دعاست

خسرو، منال بهر دل گم شده به درد
کالاش کن ملال که درد تو آشناست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.