هوش مصنوعی: شاعر از عشق نافرجام و رنج‌های عاشقی می‌گوید، از بی‌وفایی معشوق شکایت دارد و خود را در راه عشق، مستانه و بی‌خبر از سرزنش‌ها می‌داند. او به حدی از غم عشق می‌نالد که حتی با دیوار هم دردل می‌کند و خود را در معرض رسوایی می‌بیند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و مناسب سنین بالاتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رسوایی یا بی‌وفایی نیاز به درک نسبی از روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۴۲۹

من از جور و جفای دلبران دیوانه خواهم شد
ز خویش و آشنا از دست دل بیگانه خواهم شد

ز بس کافسانه خود با در و دیوار می گویم
به رسوایی میان مردمان افسانه خواهم شد

چو دیدم خال و خط آن پری رو را به دل گفتم
گرفتار ار شوم در دام او، زین دانه خواهم شد

ملامت گو، به رسوایی مترسان هوشیاران را
که من بی پا و سر در کوی او مستانه خواهم شد

به دل گفتم چرا بیوفا، گفتا برو، خسرو
گذر از من که من در خدمت جانانه خواهم شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.