هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عناصر طبیعت و تصاویر خیال‌انگیز برای بیان مفاهیم عمیق عشق، جستجوی معنویت، و رنج‌های بشری استفاده می‌کند. شاعر از خورشید، درخت گل، کوه، و دیگر نمادها برای انتقال احساسات و اندیشه‌های خود بهره می‌برد. همچنین، در این شعر به موضوعاتی مانند عشق ناکام، حیرت، و جستجوی وصال اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی خواننده نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و نمادین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۴۴

سپهر هفتمین کانجا بسی برج روان گردد
به هر برجی خیالی ده که خورشید روان گردد

چه شکل است آن ز بهر کشتن خلقی بنامیزد
گه از دزدیده بنماید گه از شوخی نهان گردد

ز حسن خود چه در سر می کنی باد، ای درخت گل
نهان نیم خیزش باش تا سرو روان گردد

که گرد آرد ز شادی جان گمره را دران ساعت
که جان گرد خیال او، خیالش گرد جان گردد

نیاید کوه جور از وی گران، لیک این گران جوری
که در پیشش نیارد دم زدن کش دل گران گردد

مگر ز دیدنم مگری که رسوا می کنی ما را
چه بندم حیله چون بی خواست چشم من روان گردد

رخی سویم نه و در ما نگاه حیرتی افگن
ازان پیشم که زیر خاک مهره رایگان گردد

کجا گردد به کام من فلک کان مه رسد زین سو
وگر گردد هم از فرمان شاه کامران گردد

وصال، اهل هوس جویند، خسرو را بس این دولت
که او در کوی او بدنام و خلقی بدگمان گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.