هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی، چالاکی و بی‌اعتنایی معشوق سخن می‌گوید و درد عشق و فراق را توصیف می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که رحم کند و به عشق او توجه نماید، اما در عین حال می‌داند که اشک‌های ناپاک عاشق به معشوق پاک نمی‌رسد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارند.

شمارهٔ ۵۲۶

جایی گذرت، ای بت چالاک، نیفتد
کز هر طرفی در جگری چاک نیفتد

در عرصه بستان جهان، سرو قباپوش
خیزد بسی، اما چو تو چالاک نیفتد

گر در ته پای تو نخواهد که کند فرش
نور مه و خورشید بر افلاک نیفتد

خون ریز ز عشاق و فگن لعل بساطی
تا سایه بالای تو بر خاک نیفتد

هر بار میا پیش من خسته بیدل
تا این دل بدبخت به تاباک نیفتد

خواهم که ز سر خیزم و در پای تو افتم
جان باز چو من عاشق بی باک نیفتد

ای شوخ، مکن لاغ که خوش کرد ترا عشق
شعله ز پی لاغ به خاشاک نیفتد

رحمت مکن، ار گریه کند عاشق بد چشم
کز دیده ناپاک در پاک نیفتد

خوش می گذری بی خبر از گریه خسرو
هشدار کت آه دل غمناک نیفتد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.