هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و علاقه شدید خود به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که دلش بیقرار دیدار اوست. او از درد فراق و شوق وصال مینالد و احساسات خود را با تصاویر زیبا و احساسی مانند خون دل، چشمههای اشک و سنگینی غم توصیف میکند. شاعر تأکید میکند که محبت او واقعی و از جانب خداست و از معشوق میخواهد که به او توجه کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۵۳۹
مرا تا با تو افتاده ست پیوند
نه در گوشم نصیحت رفت و نه پند
دل من می جهد هر لحظه از جای
به دیدارت چنانم آرزومند
ندارم صبر، اگر باور نداری
بگیر، اینک بیا، دستم به سوگند
که نی رسم محبت من نهادم
که رفته ست اول این حکم از خداوند
زبام آسمان فراش فطرت
برآمد، زیر پا این طشت افگند
دلم خون است از شوق وصالت
چو مادر در فراق کشته فرزند
هزاران چشمه از چشمم روان است
که سنگین تر غمی دارم ز الوند
نباشد جان مشتاقان بیدل
ز جانان بیش ازین مهجور و خرسند
برو این خسرو بیجان دل زار
تن بیچاره بیجان بیش مپسند
نه در گوشم نصیحت رفت و نه پند
دل من می جهد هر لحظه از جای
به دیدارت چنانم آرزومند
ندارم صبر، اگر باور نداری
بگیر، اینک بیا، دستم به سوگند
که نی رسم محبت من نهادم
که رفته ست اول این حکم از خداوند
زبام آسمان فراش فطرت
برآمد، زیر پا این طشت افگند
دلم خون است از شوق وصالت
چو مادر در فراق کشته فرزند
هزاران چشمه از چشمم روان است
که سنگین تر غمی دارم ز الوند
نباشد جان مشتاقان بیدل
ز جانان بیش ازین مهجور و خرسند
برو این خسرو بیجان دل زار
تن بیچاره بیجان بیش مپسند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.