۳۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۹

به سالی کی چنین ماهی برآید؟
وگر آید، ز چه گاهی برآید

ز رخسارش ز حسن جعد مشکین
کجا از تیره شب ماهی برآید؟

اگر آیینه حسن است روشن
بگیرد زنگ، اگر آهی برآید

بسا خرمن که در یکدم بسوزد
از آن آتش که ناگاهی برآید

همه شب تا سحر بیدار باشم
بود کان مه سحرگاهی برآید

گدایی گر به کویی دل فروشد
که از جان بگذرد، شاهی برآید

عجب نبود در آن میخانه خسرو
گر از پیکار گمراهی برآید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.