۲۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۴

با یار ز من خبر بگویید
وین راز نهفته تر بگویید

ما را دل و دیده بندگی گفت
در خدمت آن پسر بگویید

ترک رخ خوب گفتنی نیست
هر چیز کزان بتر بگویید

جان می رود و مرا خبر نیست
جانان مرا خبر بگویید

چشمش من مستمند را کشت
در گوش وی این قدر بگویید

گر هیچ رخ و لبش بدیدید
نرخ گل و گلشکر بگویید

پنهان چو نماند راز خسرو
در کوچه و بام و در بگویید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.