هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خسروی شیرازی بیانگر عشق و اشتیاق شدید شاعر به معشوق است. او با استفاده از تصاویر زیبا مانند سرو، ماه و ابرو، احساسات خود را توصیف می‌کند و از جدایی و انتظار رنج می‌برد. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند تا آرامش یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۹۵

چون سرو تو از قبا برآید
آه از من مبتلا برآید

با یاد خط تو زنده گردم
گر از گل من گیا برآید

جایی که تو همچو مه برآیی
مه پیش رخت کجا برآید؟

مه برنابد برابر تو
گر فرمایی، برابر آید

از قبله ابروی تو هر شب
بس دست که در دعا برآید

پیش آی که بهر دیدن تو
جان منتظر است تا برآید

تا چند در انتظار داریش
می آریی زود یا برآید؟

چنگم که ز دست تو نفیرم
از هر سو مو جدا برآید

با تو دل من چو برنیاید
بیم است که جان ما برآید

یک لحظه به کار او فروشو
تا کام یکی گدا برآید

خسرو که در آب دیده غرق است
بازا آکه به آشنا برآید
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.