هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و انتظار دیدار معشوق سخن می‌گوید. او از شب‌های بی‌قراری، ترس از به پایان رسیدن عمر در انتظار، و زیبایی‌های طبیعت مانند بلبل، ابر، و گل‌ها می‌گوید. همچنین، از ایستادگی مانند شمع و فداکاری مانند پروانه یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند انتظار و فداکاری نیاز به درک بالاتری از احساسات دارند.

شمارهٔ ۵۹۶

گر دلبر من بر من آید
دل در بر و روح در تن آید

شبها ز هوا گرفته ام باز
وقت است که در نشیمن آید

ترسم که در انتظار رویش
رویم به نماز خفتن آید

شد موسم آنکه در گلستان
بلبل به نوا به گفتن آید

ابر آب زند ز دیده بر خاک
فراش صبا به رفتن آید

وز ناله مرغ و گریه ابر
گل خندد و در شکفتن آید

ساقی کشد انتظار بلبل
تا باز گلی به گلشن آید

چون شمع ستاده ام به یک پا
پروانه اگر به کشتن آید
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.