هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه عمیق خود میگوید که به حدی است که حتی آسمان و فلک نیز در ماتم او شریک هستند. اشکهای او چنان زیاد است که گویی بر آسمان موج میزند و حتی ماه را تحت تأثیر قرار میدهد. او از درد فراق و هجران رنج میبرد و این غصه به حدی است که جان او را میسوزاند. شاعر از ضعف و ناتوانی خود در برابر این غم سخن میگوید و ترس از دست دادن کنترل را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عمیق عاطفی و غمانگیز است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۰۲
بیداد غم، ار دلم بگوید
در ماتم من فلک بموید
اشکم چو زند بر آسمان موج
در خرمن ماه خوشه روید
بل کز مدد سرشک خونین
بر صفحه دیده لاله روید
هر صبح طلایه دار آدم
در راه فلک دو اسبه پوید
از غصه هجر او به جانم
کز دیده من دیت نجوید
سلطانی دست شست از پای
ترسم که ز دیده دست شوید
در ماتم من فلک بموید
اشکم چو زند بر آسمان موج
در خرمن ماه خوشه روید
بل کز مدد سرشک خونین
بر صفحه دیده لاله روید
هر صبح طلایه دار آدم
در راه فلک دو اسبه پوید
از غصه هجر او به جانم
کز دیده من دیت نجوید
سلطانی دست شست از پای
ترسم که ز دیده دست شوید
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.