هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، جدایی، پشیمانی و دلتنگی سخن میگوید. شاعر از روزگاری یاد میکند که دلش آرام و آزاد بود، اما اکنون گرفتار عشق و هوای نفس شده است. او از خاطرات گذشته، اشتباهات و رنجهای عشق میگوید و در نهایت به مسلمانان توصیه میکند که در حضور یار، دل را به جای خود نگه دارند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۶۳۳
ای خوش آن وقتی که ما را دل به جای خویش بود
کام کام خویش بود و رای رای خویش بود
در هوای نیکوان می بود تا از دست رفت
چون کند مسکین، گرفتار هوای خویش بود
خلق گوید ترک دل چون کردی، آخر هر چه بود
دیده و دانسته بود و آشنای خویش بود
چون نگهدارم که بی خوبان نبودی یک زمان
حاش لله دل نبوده ست، این بلای خویش بود
من به غیبت بد نگویم آن غریب رفته را
زانکه گر بد بود و گر نیکو، برای خویش بود
دی مرا در خون بدید و رخ بگردانید و رفت
من چنین دانم، پشیمان از خطای خویش بود
ای مسلمانان، به جایی کان پسر حاضر بود
کیست باری دل که بتواند به جای خویش بود
یار من ار چه بد من بر زبانش می گذشت
لیک می دانم دلش سوی گدای خویش بود
از کجا مست آمدی، ای مه، که غارت شد نماز
پارسایی را که مشغول دعای خویش بود
بنده خسرو جان شیرین در سر و کار تو کرد
کامده پیش بلا مسکین به پای خویش بود
کام کام خویش بود و رای رای خویش بود
در هوای نیکوان می بود تا از دست رفت
چون کند مسکین، گرفتار هوای خویش بود
خلق گوید ترک دل چون کردی، آخر هر چه بود
دیده و دانسته بود و آشنای خویش بود
چون نگهدارم که بی خوبان نبودی یک زمان
حاش لله دل نبوده ست، این بلای خویش بود
من به غیبت بد نگویم آن غریب رفته را
زانکه گر بد بود و گر نیکو، برای خویش بود
دی مرا در خون بدید و رخ بگردانید و رفت
من چنین دانم، پشیمان از خطای خویش بود
ای مسلمانان، به جایی کان پسر حاضر بود
کیست باری دل که بتواند به جای خویش بود
یار من ار چه بد من بر زبانش می گذشت
لیک می دانم دلش سوی گدای خویش بود
از کجا مست آمدی، ای مه، که غارت شد نماز
پارسایی را که مشغول دعای خویش بود
بنده خسرو جان شیرین در سر و کار تو کرد
کامده پیش بلا مسکین به پای خویش بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.