هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی از درد و رنج عاشقان سخن میگوید که در فراق معشوق به سر میبرند و با ناله و زاری به درگاه او التماس میکنند. شاعر از مستی و بیخودی عاشقان، نقش فلک و اختران، و تأثیر معشوق بر زندگی خود میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژهها و عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۶۴۹
عاشقان تو ز تو تا صبح در خونابه اند
گر چه بهتر مصلحت پیشت به لاغ و لابه اند
زار می نالند و مستانند، اگر جامی بود
گر چه هر شب تا سحر چون ماهیی برتابه اند
چنگ من ناله است می خون جگر و اصحاب تو
همنشین بربط و همزانوی قرابه اند
تا تو دست جود بگشادی، فلک بیکار ماند
اختران در هفت گنبد صورت گرمابه اند
آفت خسرو شدند این هر دو چشم و لاجرم
من ز شان در خون و شان از خویش در خونابه اند
گر چه بهتر مصلحت پیشت به لاغ و لابه اند
زار می نالند و مستانند، اگر جامی بود
گر چه هر شب تا سحر چون ماهیی برتابه اند
چنگ من ناله است می خون جگر و اصحاب تو
همنشین بربط و همزانوی قرابه اند
تا تو دست جود بگشادی، فلک بیکار ماند
اختران در هفت گنبد صورت گرمابه اند
آفت خسرو شدند این هر دو چشم و لاجرم
من ز شان در خون و شان از خویش در خونابه اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.