هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و رنج‌های زندگی در زمانه‌های مختلف می‌پردازد. شاعر از زخم‌های کهنه، ناامنی، و تلاش برای یافتن آرامش سخن می‌گوید. همچنین، به مقاومت و امیدواری در برابر سختی‌ها اشاره دارد و از نمادهایی مانند خنجر، تیغ، و دریاچه برای انتقال مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از نمادهای خشونت‌آمیز مانند خنجر و تیغ نیاز به درک بالاتری دارد.

کجاست سرخی فریادهای بابک خرّم ...؟

زمانه حادثه رویید با نشانه ی دیگر
چنین زمانه چه سخت است در زمانه ی دیگر

هزار خنجر کاری به انحنای ِ دلم آه
مخوان ، ترانه مخوان ، باش تا ترانه ی دیگر

بهانه بود مرا شکستِ قیام گذشته
عطش ، عطش تو بمان گرم ، تا بهانه ی دیگر

همیشه قلب مرا زخم ، زخم کهنه ی کاری
همیشه دست تو را تیغ ،‌ تیغ فاتحانه ی دیگر

سکوت در دل این آشیانه ی ممتد وای
کجاست منزل ِ امنی ، کجاست خانه ی دیگر

خروش و جوشش دریاچه در کرانه ی من بین
که این ترانه نبوده است در کرانه ی دیگر

جوانه سبز نبوده است در گذشته ی این باغ
بمان تو سبزی ِ این باغ ، تا جوانه ی دیگر

زمان ِ حادثه خوش آمدی ، سلام بر رویَت
که شب نشسته به خنجر در آستانه ی دیگر

به جان ِ دوست از این تازیانه باک ندارم
که زخم ِ جان ِ مرا هست تازیانه ی دیگر

کجاست سرخی ِ فریادهای بابک خرّم
کجاست کاوه ی آزاده ی زمانه ی دیگر ؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شعر بی نام
گوهر بعدی:مرثیه ای برای گلگونه های کوچک ...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.