هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد فراق و ناامیدی در عشق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عاشقانه خود می‌نالد و از این که کسی درد او را درک نمی‌کند، شکایت دارد. همچنین، به موضوعاتی مانند توبه دروغین و ناتوانی در بیان حال خود نزد دیگران اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۸۲۶

دل شد ز دست ما را با یار ما که گوید؟
وین درد سینه ما پیش دواکه گوید

من غرق خون همه شب، او خود به خواب مستی
آنجا که اوست از من این ماجرا که گوید؟

گفتم که چند بر ما نامهربانی آخر؟
تا مهربان ما را پیغام ما که گوید؟

ای جان خسته، یارت گر در عدم فرستد
چون تو از آن اویی او هر کجا که گوید؟

بر آستان خواری جان دادنی ست ما را
زیرا که پیش سلطان حال گدا که گوید؟

دیدار دوست دیدن وانگه حدیث توبه
والله دروغ باشد، هر پارسا که گوید؟

شرح غمت فراوان تو نشنوی ز خسرو
هم خود بگوی، جانا، کاین قصه با که گوید؟
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.