هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی از عشق شدید و تأثیرات عمیق آن بر شاعر است. شاعر از معشوق خود به عنوان بت یاد می‌کند و احساسات خود را با تصاویر زیبا و پراحساس بیان می‌کند. او از نازهای معشوق، تأثیر وجودش بر خود و دیگران، و عشق بی‌پایان خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به نماز و عبادت به سوی معشوق دارد که نشان‌دهنده‌ی جنبه‌ی عرفانی شعر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۹۱

چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید
ز خلق هر طرفی آه جانگداز بر آید

ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد
گلی که بر سر آن سرو سرفراز برآید

مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان
که گر هزار پیش برکنند، باز برآید

به یاد آن قد و قامت سرشک لعل دو چشمم
به هر زمین که بریزد، درخت ناز برآید

چو پشت دست گزم از فسون و حیرت رویش
فسون و حیرتم از نقش های گاز بر آید

عجب مدار ز باران عشق و تخم محبت
چو سبزه از گل محمود اگر ایاز بر آید

نماز نیست مرا جز به سوی بت نه همانا
که کار خسرو گمره از آن نماز بر آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.