هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با توصیف زیبایی‌ها و رنج‌های عشق، حالات روحی و عاطفی خود را به تصویر می‌کشد. شاعر از جدایی، اشتیاق، و تأثیرات عشق بر روح و روان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۰۲

نماز شام که آن مه مرا جمال نمود
ز نقش ابرو دیوانه را هلال نمود

ز بس که روز و شبم در خیال اینم کشت
که شب گذشت به پیش و مرا خیال نمود

ندانمش ز کجا پرسش دلم می کرد
دوید گریه خونین ز چشم و حال نمود

دلم ببرد، گرفتم که دزد دل بنما
به ناز خنده دزدیده کرد و خال نمود

ز حال گم شدگان درش خبر جستم
به خاک ره خس و خاشاک پایمال نمود

رقیب گفت که یاد تو می کند گه گاه
مرا ز بخت بد خویشتن محال نمود

ترا به خواب تنعم چه آگهی زان شب؟
که در فراق تو خاطر هزار سال نمود

نوید تیغ سیاست ز چون تو سلطانی
سعادتی ست که درویش راجمال نمود

نظاره تو زد آتش به جان خسرو، از آنک
ز دور تشنه تفتیده را زلال نمود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.