هوش مصنوعی:
این متن بیانگر اندوه و ناامیدی شاعر از عشق و زندگی است. او از بیحوصلگی و ناتوانی در تحمل درد عشق میگوید و به دنبال تسکین در شراب و موسیقی است. همچنین، اشارهای به یک واقعه تاریخی (کشته شدن خسروپرویز) دارد که بر غم او میافزاید.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانه پیچیده، ناامیدی و اشاره به خشونت (تیغ آبدار) است که برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد.
شمارهٔ ۹۵۱
فسرده را سخن از عاشقی نباید راند
که گرد عافیت از آستین جان نفشاند
به سوز عشق دلم پیش ازین هوس بردی
کنون که شعله برآمد نمی توانش نشاند
بیار،ساقی، جام و بساز، مطرب، چنگ
که در من آنکه نشان صلاح بود نماند
ز گریه می نتوانم نوشت نامه به دوست
وگر جواب رسد نیز می نیارم خواند
شبی که دست در آغوش کرد خسرو را
چرا به گردن او تیغ آبدار بماند
که گرد عافیت از آستین جان نفشاند
به سوز عشق دلم پیش ازین هوس بردی
کنون که شعله برآمد نمی توانش نشاند
بیار،ساقی، جام و بساز، مطرب، چنگ
که در من آنکه نشان صلاح بود نماند
ز گریه می نتوانم نوشت نامه به دوست
وگر جواب رسد نیز می نیارم خواند
شبی که دست در آغوش کرد خسرو را
چرا به گردن او تیغ آبدار بماند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.