هوش مصنوعی: این شعر از خسرو دهلوی بیانگر درد عشق یکسویه و ناکامی در عشق است. شاعر از بی‌توجهی معشوق، ندادن پاسخی دلنواز، و رنج‌های عشق شکایت می‌کند و از سوز جانگداز عشق و ناکامی در رسیدن به معشوق می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند سوز عشق و ناکامی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۵۹

داد من آن بت طراز نداد
پاسخی نیز دلنواز نداد

خواب ما را ببست و باز نکرد
دل ما را ببرد و باز نداد

به کرشمه ندید سوی کسی
که به یک غمزه داد ناز نداد

کرد راجع برات بوسه لبش
عارضش چون خط جواز نداد

پسرا، سرو چون تو نتوان گفت
که کسی دل بدان دراز نداد

بر منت دل نسوخت، گر چه مرا
عشق جز سوز جانگداز نداد

بر منت دل نسوخت، گر چه مرا
عشق جز سوز جانگداز نداد

لذت عیش و کارسازی بخت
از که جویم، چو کار ساز نداد؟

تو چه دانی نیازمندی چیست؟
چون خدایت به کس نیاز نداد

داد خسرو به عشق جان و هنوز
داد مردان پاکباز نداد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.