هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد عشق، جفای زمانه و آرزوی وصال معشوق سخن میگوید. او از دل شکسته، غمهای پیدرپی و ناامیدیهایش میگوید و در عین حال، به زیبایی و جذبه معشوق اشاره میکند. همچنین، شاعر از ستارهها به عنوان مونس شبهای بیداری یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفای زمانه و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۹۶۶
دل که نز عشق پاره پاره بود
دل نگویم که سنگ خاره بود
پیرمردی که از جفای جوان
خون نخورده ست شیرخواره بود
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود
هر که یکبار دید روی ترا
تا زند در غم دوباره بود
گر ز کافر بود هزار سوار
چشم تو میر آن هزاره بود
چون لبت را به گاز پاره کنم
لب نباشد نبات پاره بود
نیست یک چاره وصل را، وانگاه
می زیم من هزار چاره بود
خاک پای تو می کشم در چشم
مگر این اشک را کناره بود
هر شبی خسرو است و بیداری
مونسش گر بود، ستاره بود
دل نگویم که سنگ خاره بود
پیرمردی که از جفای جوان
خون نخورده ست شیرخواره بود
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود
هر که یکبار دید روی ترا
تا زند در غم دوباره بود
گر ز کافر بود هزار سوار
چشم تو میر آن هزاره بود
چون لبت را به گاز پاره کنم
لب نباشد نبات پاره بود
نیست یک چاره وصل را، وانگاه
می زیم من هزار چاره بود
خاک پای تو می کشم در چشم
مگر این اشک را کناره بود
هر شبی خسرو است و بیداری
مونسش گر بود، ستاره بود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.