هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دردهای ناشی از آن سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان خود می‌گوید و چگونه عشق می‌تواند زندگی را دگرگون کند. همچنین، شاعر از صبر و انتظار برای معشوق و تأثیرات جادویی عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و انتظار ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۸۳

دیده با تو چو هم نظر گردد
ناوک فتنه را سپر گردد

هر که از درد عشق بی خبر است
چون ترا دید با خبر گردد

زلف روزی که بر رخت گذرد
سایه از چاشت بیشتر گردد

تا خیالت درون خانه بود
صبر می کن، برون در گردد

کیمیایی ست آتش عشقت
که ازان روی بنده زر گردد

قصه من دراز شد ز غمت
ور بگویم، درازتر گردد

می خورم غم به یادت، اما زهر
کی به یاد شکرشکر گردد

من ز برگشتن تو می میرم
زان نمیرم که عمر برگردد

خسرو از کاهش تو شد نی خشک
بوسه ای ده که نیشکر گردد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.