هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه ابراز می‌کند که دلش را تنها به یار شایسته می‌سپارد و بدون معشوق، هیچ آرزویی در سینه ندارد. او تأکید می‌کند که مهرش را به دیگری نمی‌بندد و حتی در صورت شکوفایی، بی‌وفایی مانند معشوق نخواهد کرد. شاعر با اصرار از معشوق می‌خواهد که بوسه‌ای را که وعده داده است بدهد یا صراحتاً رد کند. همچنین، او اعلام می‌کند که دیگر توجهی به زیبایی‌های دیگر نخواهد داشت و حتی پس از آسیب دیدن، از کسی انتقام نخواهد گرفت.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'سگ کویت گزید خسرو را' ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشد که برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۹۹۶

دل بدین و بدو نخواهم داد
جز به یار نکو نخواهم داد

بی تو، ای آرزوی سینه من
سینه را آرزو نخواهم داد

مهر تو بر کسی نخواهم بست
آب حیوان به جو نخواهم داد

گر به بستان شکوفه خواهم شد
بیوفایی چو تو نخواهم داد

بوسه ای گفته ای، توقف چیست؟
یا بده یا بگو، «نخواهم » داد

با رخت سوی گل نظر نکنم
دل به رنگ و به بو نخواهم داد

سگ کویت گزید خسرو را
بعد ازین هم از او نخواهم داد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.