هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به توصیف عشق و جنون ناشی از آن میپردازد. شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر عاشق سخن میگوید و به مفاهیمی مانند بندگی، عشق، جنون، و درد عاشقی اشاره میکند. همچنین، به مقایسهای بین عقل و عشق پرداخته و عشق را برتر میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به جنون و درد عاشقی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۰۳۳
گر چه خوبان ز مه فزون باشند
پیش آن ماه من زبون باشند
مردمانی که روی او دیدند
تا بباشند سرنگون باشند
گفتمش «بنده ایم » گفت «خموش
تو چه دانی که بنده چون باشند»؟
یار مهمان تست، ای دیده
مردمان را بگو برون باشند
ای دل خون گرفته، عشق مباز
که بتان تشنگان خون باشند
عافیت را به خواب می جویند
دردمندان که بی سکون باشند
عقل درد سر است، زین معنی
عارفان عاشق جنون باشند
تو برون رو ز سینه ام، کای جان
یار یاران ز در درون باشند
عشق بازی ز خسرو آموزند
لیلی و مجنون ار کنون باشند
پیش آن ماه من زبون باشند
مردمانی که روی او دیدند
تا بباشند سرنگون باشند
گفتمش «بنده ایم » گفت «خموش
تو چه دانی که بنده چون باشند»؟
یار مهمان تست، ای دیده
مردمان را بگو برون باشند
ای دل خون گرفته، عشق مباز
که بتان تشنگان خون باشند
عافیت را به خواب می جویند
دردمندان که بی سکون باشند
عقل درد سر است، زین معنی
عارفان عاشق جنون باشند
تو برون رو ز سینه ام، کای جان
یار یاران ز در درون باشند
عشق بازی ز خسرو آموزند
لیلی و مجنون ار کنون باشند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.