هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق و جذبههای روحانی سخن میگوید. شاعر از تأثیر دیدن معشوق بر خود میگوید که چگونه او را از هوش میبرد و باعث میشود از دنیای مادی فاصله بگیرد. همچنین، اشارههایی به مفاهیم صوفیانه مانند زهد و عیش دارد و از تضاد بین لذتهای دنیوی و معنوی صحبت میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات صوفیانه و ادبی نیاز به دانش پیشینهای از ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۱۰۵۲
کسی که دیدن آن ترک باده نوش رود
به پای آید و چون بیندش به دوش رود
تبارک الله ازان رو که بهره خواهد برد
چو هم ز دیدن او آدمی ز هوش رود
گر آن حریف رود سوی قبله، صوفی را
گلیم زهد به دکان می فروش رود
ز بس که بیهشم از وی چو چشم پاک کنم
به سوی چشم برم دست و سوی گوش رود
خراش سینه همسایه شد خروش دلم
کسی مباد که در گوشش این خروش رود
صلای عیش همی آیدم ز یاران، لیک
دلم نماند که سوی نشاط و نوش رود
طریق سرو قباپوش دید تا خسرو
دلش نخواست که بر سرو سبزپوش رود
به پای آید و چون بیندش به دوش رود
تبارک الله ازان رو که بهره خواهد برد
چو هم ز دیدن او آدمی ز هوش رود
گر آن حریف رود سوی قبله، صوفی را
گلیم زهد به دکان می فروش رود
ز بس که بیهشم از وی چو چشم پاک کنم
به سوی چشم برم دست و سوی گوش رود
خراش سینه همسایه شد خروش دلم
کسی مباد که در گوشش این خروش رود
صلای عیش همی آیدم ز یاران، لیک
دلم نماند که سوی نشاط و نوش رود
طریق سرو قباپوش دید تا خسرو
دلش نخواست که بر سرو سبزپوش رود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.