هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و از ناز و اعراض بپرهیزد. شاعر از دل‌شکستگی و غربت خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که با او مهربان باشد. او همچنین از رنج هجران و زخم‌های عشق سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'ز دل گزیده شدم' و 'تنم ز هجر دو تا شد' ممکن است برای سنین پایین سنگین و نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۱۰۸

رضای من طلب امشب، طریق ناز مگیر
مبند چشم عنایت نظر فراز مگیر

ز دل گزیده شدم، زلف را بدو مگذار
منم غریب، تو سگ را رسن دراز مگیر

اگر بگیرم زلفت، به سوی خویش مکش
ز دست من بردت شب، طریق باز مگیر

بدزد لب، چو بگیرم به زیر دندانش
نواله ای به دهن آمده ست، باز مگیر

تنم ز هجر دو تا شد، هنوز زخم مزن
مرا که چنگ شکستم برای ساز مگیر

چو من بسوختم از غم مخای چندین لب
چو شمع پیش تو باشد، شکر به گاز مگیر

ببرده ای دل خسرو، مگوی کی بردم؟
عنان ناز بکش، راه احتراز مگیر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.