هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و نیاز خود به معشوق سخن می‌گوید. او خود را فدایی معشوق می‌داند و از احتراز معشوق شکایت می‌کند. شاعر همچنین به نماز و عبادت معشوق اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که عشق او فراتر از عبادت‌های معمولی است. در پایان، شاعر به گذرا بودن عمر اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که حاضر است عمر خود را فدای معشوق کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 16 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۱۱۲۶

افتادگان راه توییم از سر نیاز
دستی بگیر و در قدمت سر ز ما بباز

شمع جهانفروز تویی در جهان، ولی
ماییم از برای تو در سوز و در گداز

از ما چه احتراز نمودی که در جهان
هرگز نکرد شمع ز پروانه احتراز

گر تو نماز جانب محراب می کنی
ما می کنیم در خم ابروی تو نماز

ببرید زلف و کرد به خسرو اشارتی
یعنی که عمر تست نمی خواهمش دراز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.