هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ندایی الهی سخن می‌گوید که او را از غفلت و دوری از معشوق حقیقی آگاه می‌سازد. این ندا او را به ترک تعلقات دنیوی و بازگشت به سوی معشوق ازلی دعوت می‌کند و هشدار می‌دهد که دنبال کردن راه‌های نادرست، او را از رسیدن به عشق حقی بازمی‌دارد. شاعر همچنین بر اهمیت رهایی از ریا و نفاق و پیوستن به یاران بی‌ریا تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر، برای درک و تجربه‌ی مخاطبان جوان‌تر ممکن است چالش‌برانگیز باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده‌ی عرفانی، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۲۱۵

رسید دوش ندایی ازین بلند رواق
که، ای مقیم زوایای شهربند فراق

درین حضیض چرا گشته ای چنین محبوس؟
گذر چو طایر قدسی از اوج این نه طاق

مناققند و ریای جمیع اهل بشر
بیا به صحبت یاران بی ریا و نفاق

ترا به روز ازل با حبیب عهدی بود
چه آمدت که فراموش کرده ای میثاق؟

مرو به قول مخالف به هرزه راه حجاز
وگرنه راه نیابی به پرده عشاق

کسی که مسکن اصلیش عالم علویست
چه می کند به خراسان، چه می رود به عراق؟

ز خویش بگذر و باز آی سوی ما، خسرو
که نیست خوش تر از این جای در همه آفاق
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.