هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی معشوق و درد فراق سخن می‌گوید. او از جمال معشوق چنان تحت تأثیر قرار گرفته که دلش را به او سپرده و از فراق او رنج می‌برد. شاعر همچنین از بی‌توجهی دیگران به درد خود شکایت کرده و تأکید می‌کند که در راه عشق، دیوانه‌وار رفتار کردن بهتر از شنیدن پندهای عاقلانه است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۱۲۲۵

مسلمانان برفت از دست من دل
چو دیدم آنچنان شکل و شمایل

جهانی را بدین شکل و شمایل
همی بینم چو خود امروز مایل

زهی صانع خدا کز لطف بنگاشت
از این سان صورتی از آب و از گل

نباشد چون جمالت مجلس افروز
اگر خورشسید بنشیند به محفل

دلم منزل به زلفت کرد، گویی
نخواهد رفت ازین فرخنده منزل

تنم کز خاک گردد نقش مهرت
ز نعش جان نخواهد گشت زایل

ملامت می کنند اصحاب ما را
ز درد ما مگر هستند غافل

ندارم طاقت درد فراقت
فراق دوستان کاری ست مشکل

درین ره، خسروا، دیوانه می باش
نمی باید شنیدن پند عاقل
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.