هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد و رنج ناشی از عشق و دلبستگی میگوید. او از سوختن سینه و گریستن چشمها به دلیل جور و ستم دل سخن میگوید و هشدار میدهد که غفلت از دل میتواند به سرعت باعث نابودی شود. شاعر همچنین به ضعف و ناتوانی خود در برابر عشق اشاره میکند و اظهار میدارد که حتی با وجود تلاش برای رهایی، نمیتواند از چنگال دل بگریزد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم عمیق ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۲۳۲
من نخواهم برد جان از دست دل
ای مسلمانان، فغان از دست دل
سینه می سوزد مدام از جور چشم
دیده می گرید روان از دست دل
هر که از دستان دل غافل شود
زود گردد داستان از دست دل
جانم اندر تاب و دل در تب بماند
این ز دست چشم و آن از دست دل
گفته بودم پای در دامن کشم
وین حکایت کی توان از دست دل
قوت پایی نداری، خسروا
تا نهی سر در جهان از دست دل
ای مسلمانان، فغان از دست دل
سینه می سوزد مدام از جور چشم
دیده می گرید روان از دست دل
هر که از دستان دل غافل شود
زود گردد داستان از دست دل
جانم اندر تاب و دل در تب بماند
این ز دست چشم و آن از دست دل
گفته بودم پای در دامن کشم
وین حکایت کی توان از دست دل
قوت پایی نداری، خسروا
تا نهی سر در جهان از دست دل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.