هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌ها و آرزوهای دل خود می‌گوید و بیان می‌کند که تمام وجودش درگیر عشق به معشوق است. او از جفاهای معشوق نیز شکایت دارد، اما همچنان به او وفادار است و دعای خیر می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'در خون دل خوردم' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲۳۱

ای فرق تا به پای همه آرزوی دل
آب حیات رانده خیالت به جوی دل

دل بستمت به زلف ندانستم این قدر
کز وی چنین دراز شود گفتگوی دل

عمری به گرد کوی تو گشتم چوبیدلان
نی دل به دستم آمد و نی آرزوی دل

در خون دل خوردم، نکنم جز دعای تو
زیرا که من به سوی توام، نی به سوی دل

چندین که دل جفای ترا شکر می کند
شرمنده هم نمی شوی آخر ز روی دل

یک موی از سر تو مبادا که بگسلد
آویختی، اگر چه به هر تار موی دل

خسرو حدیث درد تو، باری کجا کند؟
زیرا که نیست در تن افسرده بوی دل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.