هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، عمیقاً به معشوق خود ابراز علاقه می‌کند و آرزوهایش را نسبت به او بیان می‌دارد. او از دیدن روی معشوق به وجد می‌آید و حتی پس از مرگ نیز آرزوی نزدیکی به او را دارد. شاعر به حدی معشوق را دوست دارد که حاضر است رنج دیگران را به جان بخرد و همیشه در بند عشق اوست. در نهایت، شاعر به معشوق می‌گوید که اگر ممکن بود، آرزوهای بسیار بیشتری از او داشت.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۲۳۷

به یاد دیدن روی تو گلزار آرزو دارم
چه جای گل کز این سودا به دل خار آرزو دارم

هوس دارم پس از مردن قد سرو روان، یعنی
از آن قامت به خاک کویش رفتار آرزو دارم

چنانش دوست می دارم که دارند آرزو خلقی
اگر دارند از آن راحت من آزار آرزو دارم

چو آزادی ز بند موی او دارد دلم او را
همیشه در خم زلفش گرفتار آرزو دارم

مرا گفتی که ای خسرو، چه داری آرزو از من؟
میسر نیست، ورنه از تو بسیار آرزو دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.