هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ناامیدی‌های خود می‌گوید، از پیر شدن درگیر با جوانان، ناتوانی در دوختن دل پاره‌پاره، و تسلیم شدن در برابر تقدیر. او از تزویر و دروغ دوری می‌جوید و ترجیح می‌دهد به جای حرف‌های بیهوده، قوت خود را از میوه انجیر بگیرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی، ناامیدی و تسلیم در برابر تقدیر، و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و تزویر نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۲۸۱

بتی هر روز بر دل میر سازم
به خوردن خون خود را تیر سازم

تنی پیرم گرفتار جوانان
بدین طفلی چه خود را پیر سازم؟

دل پاره نیارم دوخت هر چند
رگ جان رشته تدبیر سازم

چو کافوری نخواهد گشت روزم
ضرورت با شب چون قیر سازم

نه پای آنکه بگریزم ز تقدیر
همان بهتر که با تقدیر سازم

ندارم چون به حال صدق تا کی
ز زهد آیینه تزویر سازم

بس از بیهوده گفتن، خسرو، آن به
همه قوت تو مرغ انجیر سازم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.