هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و اندوه خود میگوید. او از گریه به عنوان نماد آبروی خود یاد میکند و اشاره میکند که همه از آتش دل او باخبرند. شاعر خود را غلام معشوق میداند و از دیدهاش میخواهد که به جای اشک، خون بریزد یا از دیدن معشوق دست بکشد. در پایان، از خسرو میپرسد که اسیر کیست و اشاره میکند که پاسخ این سوال را از نگاه معشوق باید پرسید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۳۰۶
ای گریه، ترا چه شکر گویم؟
کز تست هزار آبرویم
آید همه، بوی آتش دل
هر بار که از جگر ببویم
بیگانه و آشنا به یک بار
دانند که من غلام اویم
ای دیده، به جای اشک خون ریز
یا دست ز دیدنت بشویم!
گفتی که «اسیر کیست خسرو؟»
از غمزه بپرس، من چه گویم؟
کز تست هزار آبرویم
آید همه، بوی آتش دل
هر بار که از جگر ببویم
بیگانه و آشنا به یک بار
دانند که من غلام اویم
ای دیده، به جای اشک خون ریز
یا دست ز دیدنت بشویم!
گفتی که «اسیر کیست خسرو؟»
از غمزه بپرس، من چه گویم؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.