هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و هجران می‌نالد و به دنبال معشوق خود می‌گردد. او از درد فراق و بی‌قراری دلش سخن می‌گوید و با بیان تصاویر شاعرانه، عمق احساسات خود را نشان می‌دهد. شاعر معشوق را در دل و جان خود حاضر می‌بیند، اما از دوری او رنج می‌برد و به دنبال راهی برای یافتن اوست.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۴۶

شب من سیه شد از غم، مه من کجات جویم؟
به شب دراز هجران مگر از خدات جویم؟

نه ای آن گلی که آرد سوی مات هیچ بادی
ز پی دل خود است این که من از صبات جویم

سخنت به سرو گویم، خبرت ز باد پرسم
تو درون دیده و دل، ز کسان چرات جویم؟

به دل و دو دیده و جان همه جا نهفته هستی
چو نبینم آشکارا، به کدام جات جویم؟

تو که بر در تو گم شد سرو تاج پادشاهان
چه خیال فاسد است این که من گدات جویم

دل من گرفت از دین، بت من کجات یابم؟
شب من سیه شد از غم، مه من کجات جویم؟

تن زار من شکستی، دل و جان فدات سازم
طلب ار کنی سر من، ز سر رضات جویم

چو ز آه دردمندان سوی تو رود بلایی
به میان سپر شوم هم ره آن بلات جویم

سر گم شده بجوید مگر از در تو خسرو
ز کجاست بخت آنم که به زیر پات جویم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.