هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و پر از احساس است که در آن شاعر از عشق و آرزوهای خود سخن می‌گوید. او از درد و رنج عشق و تأثیرات آن بر دل و جان خود می‌نالد و از معشوق خود با توصیفات زیبا و پراحساس یاد می‌کند. شاعر همچنین به تأثیرات مخرب عشق و نگاه معشوق اشاره می‌کند که باعث اضطراب و جنون او شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن و سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'کشی و به نازگویی که اجل همی برد جان' ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشند و برای سنین پایین مناسب نباشند.

شمارهٔ ۱۳۴۷

ز تو نعمت است و راحت لب شکرین و رو هم
به من آفت است و فتنه دل پر بلا و خو هم

همه عشق و آرزویی، غلطم که در لطافت
شده بی قرار و مجنون ز تو عشق و آرزو هم

نه فقیه گر فرشته چو تو گر حریف یابد
ننهد ز کف پیاله، ببرد سر سبو هم

تو که خون خلق ریزی، چه غمت از آن که هر دم
رود آب دیده ما ز غم تو آبرو هم

چه بلاست، بارک الله، رخ تو کزان تحیر
به خموشی اند مانده همه کس به گفتگو هم

به کرشمه گه گه این سو گذری که بهر رویت
جگری دو پاره دارم، نظری به چار سو هم

کشی و به نازگویی که اجل همی برد جان
دل تو اگر نرنجد مه من به رخ مگو هم

به فدا هزار جانت، رهی ار چه صد چو خسرو
به خراش غمزه کشتی، به شکنجهای مو هم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.