هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان درد و رنج ناشی از دوری و هجران معشوق می‌پردازد. او از تنهایی، بی‌پناهی و بی‌کسی شکایت می‌کند و در جستجوی راهی برای رهایی از این غم است. شاعر به ستایش معشوق پرداخته و از او طلب یاری می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴۴۴

کجات جویم و گر جویمت، کجا یابم؟
غمم که داند و هم درد خود که را یابم؟

حدیث من همه جا و مرا شنیدن کشت
کجا روم که خلاصی از این بلا یابم؟

نه مستجاب دعایی ست بت پرستان را
که پای بوس بتی چون تو از دعا یابم

در آن زمان که ز هجرت به مردن آید کار
ترا که مایه عمر منی، کجا یابم؟

یکی بیا و بر این سینه پای نه نفسی
مگر که درد دل خویش را دوا یابم

به خاک پات که ماخاک گشته برنکنیم
شبیت از این سر مدبر به زیر پا یابم

ز باد چند زید آدمی بیچاره
که من زیم ز نسیم تو، گر صبا یار

خوشم به خون خود، ار تو گهی به تربت من
زیارت آیی و این پایه خونبها یابم

چه کم شود ز تو، ای پادشاه کشور حسن؟
که یک نظر ز تو بر خسرو گدا یابم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.